عملیات برندسازی چیست و چگونه برندسازی به کسبوکار شما کمک خواهد نمود ؟
برند قوی و معتبر ، فراتر از یک نام تجاری Brand Name و لوگو Logo است.
برای بسیاری از مدیران، طراحی و پیاده سازی یک استراتژی برندسازی منسجم یک برنامه جانبی یا غیرضروری است – یا موضوعی است که هرگز تمایل به فکر نمودن در مورد آن را ندارند. با این حال، نتایج بسیاری از تحقیقات نشان داده است که شرکتهایی روی عملیات برندسازی خود سرمایهگذاری نمودهاند و توانستهاند که یک برند قوی ایجاد نمایند ، فروش و سود خیلی بیشتری از سایر داشتهاند.
به عبارت دیگر، تمرکز بر تعریف برند و عملیات برندسازی میتواند مزیت رقابتی برای محصولات و خدمات شما ایجاد نماید. در ادامه به بررسی برخی از موارد بسیار مهم در خصوص عملیات برندسازی خواهیم پرداخت که به شما کمک مینماید تا استراتژی برندسازی موثری را در کسبوکار خود پیاده کنید.
قبل از هرگونه تلاش برای شروع عملیات برندسازی ، باید برای سوالات اساسی زیر پاسخ مناسبی فراهم سازید :
تحقیقات بازار Research Marketing ابزاری مهم برای کشف پاسخ برای سوالات است. همچنین آمار و اطلاعاتی خوبی را در خصوص موقعیت کنونی خویش، جمعآوری خواهید نمود که میتوان برای عملیات برندسازی از آن استفاده نمود. تحقیقات برند معمولا با مصاحبه از ذینفعانی مثل مشتریان و گروههای کانونی انجام میشود.
همچنین شما میتوانید مشاوره برندسازی دریافت نمایید تا در نظرسنجی علمی از مشتریان به شما کمک نماید ، حتی میتوانید از ابزارهای ارزان قیمت – و گاه رایگان - نظرسنجی آنلاین نیز بهره بگیرید.
برند شما قول شما به مشتری است. بنابراین، در عملیات برندسازی باید به دنبال ایجاد ارزش منحصربهفرد برای مشتریان باشید – چیزی که از بقیه برندها متمایز باشد. به این سوال پاسخ دهید : چرا مشتریان باید شما را از میان دیگر رقبا انتخاب نمایند؟ آیا محصول یا خدمت شما قابل اطمینان تر است؟ آیا طول عمر آن بیشتر؟ یا اینکه از قیمت رقبا ارزانتر هستند؟
در بخشهایی از بازار که سلیقه در انتخاب نقش مهمی ایفا میکند مثل مد، مبلمان و کالاهای مصرفی / شیک بودن منحصربهفرد ، یک عامل متمایزکننده کلیدی است.
برندینگ داخلی یکی از مفاهیم مدیریت برند است. برند موجب تحریک افراد میشود. مقایسه بین محصولات یک عمل منطقی است اما در زمانی که مشتری بالقوه یا مشتریان راغب در نقطه تصمیمگیری هستند، به صورت احساسی ، تصمیمگیری مینمایند. شاید شما بهترین محصول دنیا را داشته باشید ( غالب کارفرمایان ما همین اعتقاد را دارند ! ) ، اما مدیری که بتواند تجربه بهتری را به مشتری منتقل نماید ( تجربه برند).
حتی برندهای بسیار بزرگ و ارزش برند میلیارد دلاری میتوانند بهوسیله کارکنان سرگردان و نامناسب به زمین زده شود. برای مثال ، هنگامی که کارکنان خط هواپیمایی United Airlines موجب شکسته شدن گیتار آقای Dave Carroll شدند، این خط هواپیمایی در حدود 180 میلیون دلار از ارزش سهامش را از دست داد. همچنین زمانی که ماموران امنیتی دکتر Dao را از هواپیما ، کشانکشان بیرون بردند ، این شرکت در حدود 1.3 میلیارد دلار از ارزش سهام خود را از دست داد.
این دقیقا شکاف بین عنوان کمپین برندینگ شرکت هواپیمایی ( پرواز در آسمانه مهربانانه ) و رفتار کارکنان است ( شامل مدیرعامل ) . خدمه هوا، کاپیتان، سیاستگذاران پرواز، مدیریت، کارکنان عملیات، مسئول خدمت به مشتری، مدیر جبران خسارت و دیگر کارمندان بهطور مستقیم یا غیرمستقیم با این رویدادها ارتباطی داشتهاند، حتما در مواجه با این شرایط ، عکسالعملهای متفاوتی از خود نشان میدادند. در حالی که اگر در خصوص پیام برند و نحوه مواجه با شرایط متحمل ، آگاهی کامل داشتند ؛ حتما یک عکسالعمل واحد از آنها دیده میشد. این دقیقا نکتهای است که برندینگ داخلی ( اینترنال برندینگ Internal Branding ) به دنبال آن است.
“برندینگ داخلی به دنبال همسوسازی تعهدات کارکنان با قول برند سازمان است تا اطمینان حاصل شود که هر یک از کارکنان به صورت کامل در مورد جوهر وجودی برند مطلع هستند و در نقش مدافعین برند برای حفظ قول برند عمل مینمایند. برای ترویج تعهد کارکنان، باید پیش نیازهای خاصی در سازمان وجود داشته باشد: کارکنان باید با چشمانداز سازمان آشنا و به آن باور داشته باشند ؛ کارکنان باید با فرهنگ سازمان هماهنگ شوند؛ کارکنان باید در هنگام کار در شرکت ، حس ارزشمندی و رضایتمندی را درک نمایند.”