معماری برند Brand Architecture
هدف از استراتژی برند ، ساخت برندی قوی است . استراتژی برند موثر ، موجب افزایش میزان نرخ بازگشت سرمایه به ازای هر یک تومانی است که در کسبوکارتان سرمایهگذاری مینمایید. این افزایش ارزش هم ارائهکنندگان خدمات و هم برای مصرفکنندگان محصولات نیز صادق است.
اگر بر بازار ارائه خدمات تمرکز نماییم، معنای قدرت برند را راحتتر میتوان دریابیم.
هر شرکت خدماتی حرفهایای برای یک منظور خاصی شکل گرفته است. تحقیقات تیم ما نشان میدهد که در بین شرکتهای حرفهای خدماتی، ۳۰۰ درصد تمایل بیشتری به داشتن نقاط تمایز قویتر دارند. این تمایز و تفاوت موجب میشود که مشتریان راغب بیشتری ایجاد و درصد موفقیت فروشنده در بستن فروش بسیار بالا میرود.
شرکتی که رشد میکند و به مرحله بلوغ میرسد ، مسئولیت مدیریت استراتژیک برند آن نیز پیچیده و چالشبرانگیزتر میگردد. همینجا آشکار میگردد که برند یک نام تجاری یا یک لوگو نیست که همان ابتدای تاسیس شرکت انتخاب گردد و بعد به حال خود رها گردد ، ( برند چه چیزی نیست ) . پس مدیر برند در تمام طول عمر برند به مانند یک مادر دلسوز ، اتفاقات درون و برون سازمانی را رصد و تحلیل و تغییرات مورد نیاز را به مدیران تصمیمساز گزارش نماید تا برند را در مسیر مورد هدایت نمایند. هر چه محصولات و خدمات شرکت پیچیدهتر گردد، وظیفه مدیر برند نیز پیچیدهتر خواهد شد. بهمنظور تغذیه و رشد مناسب برند ، شرکتها هر خدمت یا محصول را به یک برند خاص متصل مینمایند، آیا این کاری درست است ؟
معماری برند Brand Architecture یک سیستم که به دنبال سازماندهی برندها ، محصولات و خدمات به منظور کمک به مخاطبین در انتخاب برند مد نظر خود است. یک معماری برند درست و صحیح ، مصرفکننده را قادر به تشریح خصوصیات هر یک از اعضای خانواده برند یک شرکت نموده و فضای ذهنی مصرفکننده را ( از طریق تعامل و آموزش ) در مورد تکتک برندهای آن خانواده شکل میدهد.
معماری برند پس از تایید و تثبیت ، یکی از مهمترین فانوسهای دریایی برای هدایت کشتی برند در اقیانوس رقابت برندهاست . معماری برند ، شرکت را در خصوص تعمیم برند ، برندهای زیرمجموعه و توسعه محصولات جدید است. معماری برند یک نقشه راه برای توسعه هویت برند ، طراحی و معرفی مصرفکننده به عنوان ارزش پیشنهادی به تمام اعضای خانواده برند است. همچنین ارزش برند را از طریق تلاشهای سازمان و برندهای زیرمجموعه ، حداکثر خواهد نمود.
پیش از تعریف انواع معماری برند ، باید دو اصلاح مهم را توضیح دهم :
در شرکتهای کوچک ، ایجاد یک برند به معنای تلاش بیوقفه است برای در کنار هم قرار دادن اجزای مهم و اساسی خدمات و محصولات شرکت برای ایجاد یک تصویر زیبا و بهیادماندنی از شرکت در ذهن مخاطب است. زیرا شرکت بودجه کافی برای انجام تبلیغات وسیع را ندارد و تنها از طریق ارائه مناسب خدمات و کالا ، قادر به است تا با تبلیغات دهانبهدهان مشتریان ، به ساخت یک برند خود نزدیک شود و وفاداری به برند را افزایش دهد.
اما تصور برندینگ مجدد Re Branding برای مدیر یک کسب و کار که در حال کار است ، شاید کمی سخت باشد. زیرا یکبار، توان و منابع خود را بر ارتقاء برند، تصویر و صدای برند خود قرار سرمایهگذاری نمودهاید. اغلب کسبوکارهای برای ماندن در عرصه رقابت باید خلاقیت و نوآوری را در کسب و کار داشته باشند. چه بسیار شرکتهایی که در ده سال گذشته آمدند و رفتند و حتی نامی از آنها باقی نماند ، زیرا مدیرانشان تا توان و یا تمایل تغییر و همگام شدن به تغییرات را نداشتهاند. به منظور حفظ جایگاه برند ، بهروزرسانی برند یا همان برندینگ مجدد بسیار حائز اهمیت است.
ادامه مطلب : برندینگ مجدد در شرکتهای کوچک
کسی که به صورت تخصصی فرایند مدیریت استراتژیک برند را انجام داده است ، کاملا آگاه است که برندینگ Branding با برندسازی Brand Building متفاوت است. برندینگ به معنای اقدامات و عملیاتی است که یک سازمان سعی مینماید تا برندی خلق شود. اما همه عملیات برندینگ به خلق یک برند ( ساختن برند ) ختم نمیشود، گاه موجب تخریب عملیات بازاریابی سازمان است.
برندسازی حاوی تمام ابعاد و جنبههای ایجاد هویت تجاری و فردی است. برندسازی تنها موجب افزایش صدای برند و آگاهی از برند در نزد مشتری نخواهد شد ، بلکه موجب ایجاد هویت و ارزش برند است.
ظهور پلتفرمهای مشارکتی و تعاملی ، به بسیاری از کسبوکارها فرصتی برای افزایش آگاهی از برند و ارزش ویژه برند میگردد. اگر به برندسازی فردی و یا برندسازی شرکتی فکر میکنید، نکتهای را در نظر داشته باشید ، برندسازی یک نیاز به صرف زمان و منابع زیادی خواهد داشت.
ادامه مطلب : تفاوت برندسازی و برندینگ
هرچند که ما با یک نام تجاری کسبوکار ما را انجام میدهیم ، اما همینجا باید گفت که نام یک برند نیست.
تیم مشاوران مدیریت ایران از اولین شرکتهایی بود که بحث برندینگ و برندسازی را به شکل حرفهای و آکادمیک شروع و برخی مفاهیم را معرفی نمود، اما متاسفانه برخی شرکتهای یک نفره ؛ از واژه برندینگ و خدمات مشاوره برندینگ به گونه استفاده مینمایند که گویی برندینگ به معنای استفاده از یک نام برای برندسازی است. تمامکاری آنان انجام میدهند تبلیغات برای یک شرکت یا یک محصول است و نه عملیات مدیریت برند.
دقت نمایید که برندسازی و برندینگ یک عملیات استراتژیک است و نه فقط بحث ایجاد یک نام و سپس تبلیغات .
ادامه مطلب : برند چه چیزی نیست ؟ ( یک نام ، یک برند نیست )
بسیاری از فروشندگان بعد از شنیدن اولین یا دومین پاسخ نه / پاسخ منفی ، از سوی کارفرما دلسرد شده و عقبنشینی مینمایند. صبر و مقاومت فروشنده ، عامل بسیار مهمی برای دستیابی به موفقیت است.
بیشتر مواقع مدیرعامل یا مدیر فروش به راهحل مشکل موجود در سازمان خود بسیار نزدیک هستند اما بهقدری درگیر کارهای اصلی و یا جانبی تکراری هستند که توجه ای به راهکارهای موجود ندارند.
برای مثال :
توقع بسیاری از افراد این است که در همان جلسه اول ، محصول خود را به مشتری بالقوه خویش بفروشند. درحالیکه تحقیقات نشان داده است که شانس موفقیت تنها ۲درصد است. این مشتریان دودرصدی نیز اطلاع کامل از محصول و چیزی که میخواهند داشته و محصول شما را قبلا شناسایی نموده و یا در همان جلسه با آشنا شدهاند. دلیل یا دلایلی زیادی وجود دارد که چرا محصول و خدمات شما برای مشتری مفید است و چرا افراد متخصص آن را نمیخرند ، یا حداقل انگیزه زیادی برای خرید ندارد.شاید دغدغه زمان یا هزینه وجود دارد.
فروشنده باید به نیاز، خواسته و تقاضا و الگوی خرید مشتری توجه نماید و پس از آن به پیگیری فرایند فروش و ارتباط دائم با مشتری بر پردازد. نتیجه تحقیقات نشان داده است که تنها ۲۰% مشتریان راغب توسط فروشنده واقعا مورد پیگیری قرار میگیرند. به عبارت دیگر در حدود ۸۰% مشتریان راغب که سازمان با هزاران امید، تلاش و زخمت و اختصاص بودجه آن را ایجاد نموده است ، توسط پیگیری نشدن توسط فروشنده از دست میروند.
برخی فروشندگان تصور مینمایند که با تبلیغات و فعالیتهای بازاریابی انجام شده، مشتری باید بخرد و برود و هیچ سوالی نپرسد . در حالیکه این چنین اتفاقی به ندرت ممکن است در واقعیت رخ دهد. افراد و شرکتهایی که پرونده فروش به آنان از سوی فروشنده مورد پیگیری قرار نمیگیرد، رابطه متقابل و اعتماد بین طرفین شکل نخواهد گرفت ، در این حالت حتما این پرونده با موفقیت رو برو نخواهد بود، بخصوص در شرایط سخت اقتصادی کنونی. مشتری باید در خصوص خرید محصول یا خدمت مطمئن شود، پیش از آنکه متعهد به خرید شود.
ادامه مطلب : چرا ۸% از فروشندگان ، ۸۰% فروش سازمان را انجام میدهد