تیم مشاوران مدیریت ایران :
شاید مقاله پیشین تیم مشاوران مدیریت ایران در خصوص قانون پارتو یا اصل پارتو ۸۰/۲۰ را مطالعه نموده باشید، اما برای یادآوری : اصل ۸۰/۲۰ پارتو بیان مینماید که ۸۰% فروشندگان شما حتما جز فروشندگان آماتور و نیمهحرفهای هستند و تنها ۲۰۰% آنان جز فروشندگان حرفهای هستند. این فروشنده حرفهای است که بار فروش سازمان را به بردوش میکشد.
اینکه بهدرستی تشخیص دهیم کدام فروشنده حرفه ای و کدام فروشنده غیرحرفهای است ، اولین گام برای رفع مشکلات موجود در یک سازمان فروش است.
اعداد به شما خواهد گفت که چه اقداماتی ضروری هستند. به نتایج فروشندگان خود توجه نمایید. سطح سرعت رشد فروش بین دو دهک بالایی و دو دهک پایین فروش را تعیین نمایید. این نشاندهنده متوسط فروش انجامشده است. مدیران تا زمانی که به اعداد و هزینههای فروشنده بد ( فروشنده غیرحرفهای ) توجه ننمایند (البته اگر بدانند که این اعداد کجاست ؟) همچنان به استفاده از آنان در تیم فروش خود ادامه میدهند و این تا زمانی ادامه پیدا مینماید که مدیر احساس خطر نموده و شرایط کار خود را بحرانی ببیند. از خود میپرسند : چرا این فروشندهها مثل قبل کار نمیکنند ؟ شاید بازار خراب است ؟ شاید باید نیروی جدید استخدام کنم ؟ شاید این بازار دیگر جواب نمیدهد ؟ … اما هرگز از خود نمیپرسند که شاید من از ابتدا در اشتباه بودم و تازه نتایج آن اشتباهات از پرده بیرون افتاده است.
اگر به دنبال فروشنده خوب یا فروشنده عالی ( فروشنده حرفهای ) هستید ، باید بدانید که هدف بزرگ و عالی در سر دارید، اما حداقل از فروشندگانی که در دو دهک پایینی سطح فروش سازمانتان هستند ، دوری جویید ( بدترین بدترینهای فروشندگان ) . فروشنده بد حتما بر افزایش هزینه های فروش تاثیر دارد.
برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI تصمیمات بسیاری میتواند گرفت . از جمله استخدام نیروهایی فروشی که توانایی فروش با نرخ ثابتی را داشته باشند. این فروشندگان جز همان ۲۰% بالایی در ردهبندی فروشندگان هستند. همچنین این اقدامات نیز مفید است :
ادامه مطلب : تاثیر استخدام فروشنده حرفهای بر افزایش فروش
شاید تاکنون به کتابی در حوزه فروش نیز نگاهی انداختهاید ولی نهایتا آن را کاربردی نیافتهاید. اما اگر این کار را انجام ندادهاید، چیزی از دست ندادهاید ، زیرا محتوای کتابهای فروش یا بسیار قدیمی هستند و یا اصلا کاربردی نیستند. حالا شمای فروشنده و یا مشاور که این کتاب را میخوانید ، حتما اطلاعات جدیدی دریافت نمینمایید. کتابی خویی است که موجب تغییر نگرش در فروش سازمان شما گردد. برای مثال پیشتر طی مقالهای با مثال و تفضیل بیان نمودیم که برخی مدرسین حوزه فروش هنوز تکنیکهای فروش منسوخشده دهه ۸۰ را در کلاسهای خود آموزش میدهند. برای افزایش میزان مشتریان راغب و مشتری بالقوه باید این تکنیکها اصلاح و گاه حذف شود.
سوال منطقی این است :
درصورتیکه تسلط کافی به زبان انگلیسی دارید، پیشنهاد میدهیم که به کتابهای مرتبط با فروش به روش ان ال پی NPL ( هیپنوتیزم پنهان / برنامهریزی-عصبی کلامی ) که با دید علمی نوشته است، نگاهی بی اندازید. این کتابها به تکنیکهای فروش بسیاری اشاره نموده است که هر فرد با همسوسازی این تکنیکها با شخصیت و نوع فروش خود ، میتوان بر نیازها و احساسات مشتریان اثر گذارد.
دقت نمایید که این کتابها به شما مسیر درست را نشان میدهند و نه همهچیز را . زیرا مؤلفین بینالمللی ، بر اساس فرهنگ مصرف کشور خویش آن را تألیف نمودهاند و برخی از نکات را باید برای ایران بومی نمود.
حال قصد داریم تا به برخی از موثرترین تکنیکهای فروش به روش NPL را شرح دهیم. این روشها بر به دنبال تغییر نحوه فروش شما هستند. زیرا اگر قرار بود روشهای فروش کنونی شما پاسخگوی اهداف شما باشند، باید تاکنون نتیجه مورد نظر حاصل میشد، پس باید تغییری ایجاد شود. این تغییر در محصولات نیست، بلکه در مغز فروشنده است.
تغییر در روش و نگرش فروش را ” تغییر در نحوه بیان ، مفهوم و طرح ” یا اصلاحا Reframing میگوییم.
شما میتوانید بخشی از آن را در فرایند فروش در حوزه روش سوال پرسیدن ، دستیابی به اهداف و بستن قرارداد استفاده نمایید. Reframing دقیقا با تغییر در نحوه بیان ، مفهوم و طرح به دنبال افزایش عملکرد فروش است. تکنیکهای فروش به فروشنده کمک مینماید تا با تنظیم باور یا شیوه تفکر مشتری بالقوه با فرایند فروش ، اشتیاق مشتری به خرید و وفادار شدن، ایجاد نماید.
در مرحله پرسش ، شما به دنبال درک نیاز مشتری بالقوه هستید. با استفاده از “تغییر در نحوه بیان ، مفهوم و طرح” بهراحتی قادرید تا اشتیاق و باور مشتری خود را شناسایی و آن را تحریک نمایید تا منجر به خرید شود.
ادامه مطلب :
آموزش فروش : تغییر نگرش در فروش چیست و چگونه موجب افزایش عملکرد فروش میشود ؟
انتخاب یک نامبرند / نامتجاری ( اسمتجاری ) Brand Name یکی از نخستین و مهمترین اقدامات در زمان ایده پردازی در خصوص ایجاد یک کسبوکار است ، حتی برخی شرکتهای بعد از سالها فعالیت تازه به این نتیجه رسیدهاند که اسم تجاری انتخابشده برای شرکت و یا برندشان نامناسب است.
استفاده از یک نام تجاری ( یا نام شرکت ) نامناسب مانند سفر با قایقی است که فقط یک پارو است. این قایق تا زمانی که دریا مواج نشده بهراحتی روی آب غوطهور است اما با تغییر ناگهانی هوا و در مواجه با امواج بزرگ، کنترل ان ازدسترفته و تعادل خود را از دست میدهد و به راحتی غرق میشود.
در زمان انتخاب یک نام خسیس نباشید. انتخاب نام مهمترین و اصلیترین بخش برای شروع کسبوکار است. شما کلی زمان برای صرفهجویی اقتصادی دارید اما در این مرحله به دنبال ارزانترین روش برای تهیه نام تجاری و یا نام شرکت نباشید و به فکر باکیفیتترین روش باشد. شاید هزینه رسید به یک نام خوب به اندازه هزینه چند پرس غذا باشد که دوستان خود را به منزل دعوت نموده و از فکر آنان استفاده نمایید و یا بهره بردن از خدمات یک مشاور برندینگ ، شاید بتوان گفت : هزینه امروز ، پشتیان سرمایهگذاری فردا. زیرا که اگر انتخاب امروزتان درست نباشد، فردا باید چند صد برابر در مسیر اصلاح این اشتباه هزینه نمایید.
انتخاب نام ، بسیار جدی است ، با جدی گرفتن آن ، ریسک آتی خود را کاهش دهید. یک انتخاب اشتباه میتواند تاثیر معکوسی بر بازاریابی شما داشته باشد.
شاید به این فکر کنید که انتخاب یک نام نظر آمیز میتواند موجب افزایش قدرت به یادسپاری شما شود. اما طنزآمیز بودن میتوان نتیجه معکوس دهد، زیرا ممکن است :
از این نامهای برند در ایران بسیار دیدهایم که آمدهاند ، سرمایه زیادی صرف برندسازی نموده و بعد از چند سالی حذفشدهاند.مثل : غول تو پول ، شکمو ، لیزلیزک ، اسی چرک
در بسیاری از جلسات مشاوره برندینگ در زمان انتخاب نام برند، مدیران پیشنهاد انتخاب نام را میدهند که بتوان مخفف نمود . این مدیران مثال IBM را میآورند و به دنبال اینگونه نامگذاری هستند. این نیز یک روش انتخاب نام است و ما آن را رد نمینماییم، اما شما نباید خود را با این شرکت مقایسه نمایید زیرا که این شرکت با صرف میلیون دلار این برند و معنی لغات تشکیلدهنده آن را در بین مخاطبین جا انداخته آیا شما نیز میتوانید چنین سرمایهگذاری عظیمی نمایید ؟ حتی گاه کلمات تشکیلدهنده بهقدری مضحک است که اصلا نمیتوان گفت این نام ، نام برند یک شرکت تجاری است . مثل PHJ پدرم همه جانم !!!
ادامه مطلب