سوالی که در جلسات مشاوره فروش و آموزش فروش از بنده زیاد پرسیده میشود این است : “یک فروشنده در چند درصد از مذاکرات فروش باید موفق به فروش شود ؟”
برای پاسخ علمی به این سوال، از نتایج تحقیقات متعدد دانشگاههای هاروارد و بیزینس اسکول لندن در طی جلسات آموزشی خود استفاده مینمایم. که پیشتر در همین وبسایت نیز در یک مقاله توضیح دادهشده است و گفته شده افزایش فروش مستلزم چه نکاتی است ، اما اگر بخواهم بهگونهای دیگر به این سوال پاسخ دهم باید ابتدا تکلیف خود را با این سوال روشن نماییم.
اول اینکه :
دوم اینکه :
پاسخ شما شاید به این سوال ، اینچنین باشد :
ادامه مطلب :
حتما در مهمانی، تاکسی یا بازار ، در خصوص کمبود درآمد و عدم فروش کالا و خدمات به علت شرایط بد اقتصادی ( شرایط نامناسب اقتصادی ) از افراد متعدد، چیزهایی شنیده اید و یا خودتان دچار این مشکل شده اید. همه میگویند، مشتری نمیخرد. اما باید گفت این وضعیت ارتباطی به وضعیت اقتصادی ندارد، بلکه کاملا به شرایط روحی و ذهنی شما مرتبط است. شرایط اقتصادی بر همه اثر میگذارد. آیا تقاضا صفر شده است ؟ اگر نه، چرا شما نمی فروشید ؟
اگر شما یکی از این فروشندگانید ، هفت مورد زیر را مطالعه نمایید، شاید تاثیر شرایط بد اقتصادی بر شما حداقل ، بی اثر و یا حتی مثبت گردد.
بعد از یک روز سختکاری و شاید چند تماس ناخوشایند ، بهانه نمودن شرایط بد اقتصادی بسیار آسان است. اگر این از شما شنید شود، مطمئن باشید که حتما فروشتان کمتر نیز خواهد. در شرایط بد اقتصادی در این وضعیت در حدود ۳۷ درصد تماس فورا از سوی مشتری قطع میگردد. فروشندگان باید تلاشهای خود را برای تماس تلفنی و حضوری افزایش دهند ، البته باید انگیزه برای تلاش بیشتر و هوشمندانهتر نیز به فروشندگان داده شود. اگر زود خسته شوید و عقبنشینی نمایید، حتما به کسبوکارتان سقوط آزاد به سمت نابودی خواهد داشت. مطمئن باشید با تلاش بیشتر و هوشمندانه ، کسبوکارتان بهبود پیدا خواهد نمود. یک ضرب مثل جالب لهستانی وجود دارد که میگوید : اگر با مسائل و مشکلات با سختی برخورد نمایید، سختیها به راحتی خواهند رفت.
وقتی تعداد فرصتهای فروش و مشتریان بالقوه کم میگردد، باید در داشتههای خود بازنگری نمایید تا با همین داشتههای به شرایط بهتری دست یابید. باید این بهبود در حوزه فروش اتفاق افتد. کتاب و مقاله غیرفارسی بخوانید و به فایلهای صوتی در حوزه مدیریت گوش دهید و یا از یک مشاوره مدیریت حرفهای کمک دریافت نمایید. این راهکارها در شرایط بد اقتصادی به بسیاری از فروشندگان و شرکتهای فروش محور کمک بسیاری نموده است. اکنون زمان تبدیلشدن به فروشنده حرفهای و آموزش فروشندگی حرفهای تا مهارتهای فروش خود ارتقاء دهید.
ادامه مطلب : راههای افزایش فروش در شرایط بد اقتصادی
تیم مشاوران مدیریت ایران :
شاید مقاله پیشین تیم مشاوران مدیریت ایران در خصوص قانون پارتو یا اصل پارتو ۸۰/۲۰ را مطالعه نموده باشید، اما برای یادآوری : اصل ۸۰/۲۰ پارتو بیان مینماید که ۸۰% فروشندگان شما حتما جز فروشندگان آماتور و نیمهحرفهای هستند و تنها ۲۰۰% آنان جز فروشندگان حرفهای هستند. این فروشنده حرفهای است که بار فروش سازمان را به بردوش میکشد.
اینکه بهدرستی تشخیص دهیم کدام فروشنده حرفه ای و کدام فروشنده غیرحرفهای است ، اولین گام برای رفع مشکلات موجود در یک سازمان فروش است.
اعداد به شما خواهد گفت که چه اقداماتی ضروری هستند. به نتایج فروشندگان خود توجه نمایید. سطح سرعت رشد فروش بین دو دهک بالایی و دو دهک پایین فروش را تعیین نمایید. این نشاندهنده متوسط فروش انجامشده است. مدیران تا زمانی که به اعداد و هزینههای فروشنده بد ( فروشنده غیرحرفهای ) توجه ننمایند (البته اگر بدانند که این اعداد کجاست ؟) همچنان به استفاده از آنان در تیم فروش خود ادامه میدهند و این تا زمانی ادامه پیدا مینماید که مدیر احساس خطر نموده و شرایط کار خود را بحرانی ببیند. از خود میپرسند : چرا این فروشندهها مثل قبل کار نمیکنند ؟ شاید بازار خراب است ؟ شاید باید نیروی جدید استخدام کنم ؟ شاید این بازار دیگر جواب نمیدهد ؟ … اما هرگز از خود نمیپرسند که شاید من از ابتدا در اشتباه بودم و تازه نتایج آن اشتباهات از پرده بیرون افتاده است.
اگر به دنبال فروشنده خوب یا فروشنده عالی ( فروشنده حرفهای ) هستید ، باید بدانید که هدف بزرگ و عالی در سر دارید، اما حداقل از فروشندگانی که در دو دهک پایینی سطح فروش سازمانتان هستند ، دوری جویید ( بدترین بدترینهای فروشندگان ) . فروشنده بد حتما بر افزایش هزینه های فروش تاثیر دارد.
برای افزایش نرخ بازگشت سرمایه ROI تصمیمات بسیاری میتواند گرفت . از جمله استخدام نیروهایی فروشی که توانایی فروش با نرخ ثابتی را داشته باشند. این فروشندگان جز همان ۲۰% بالایی در ردهبندی فروشندگان هستند. همچنین این اقدامات نیز مفید است :
ادامه مطلب : تاثیر استخدام فروشنده حرفهای بر افزایش فروش
تیم مشاوران مدیریت ایران :
سوال تکراری مدیران فروش سازمانهای این است : چگونه فروش را سریع افزایش دهیم ؟
اگر شما فروشندهاید یا با عملیات فروش سروکار دارید، به این سوال پاسخ دهید : آیا میشود در عرض یک هفته با افزایش فروش سازمان با افزایش میزان پورسانت فروش خود روبرو شویم و حتی در پایان هفته به مرخصی تشویقی بروید ؟
جواب : بله . شما با انجام 5 عمل میتوانید میزان فروش را افزایش و به چیزهایی که اشاره نمودیم، دستیابید. باید برخی موارد را در کار و رفتار خود تغییر دهید تا نتایج کارتان به میزان زیادی تغییر نماید. به قول یک بزرگی که میگوید : با انجام کارهای روتین نمیتوانید به نتایج متفاوتی دستیابید.
سوال پرسیدن یکی از مهمترین نکات افزایش فروش است، اما اغلب مردم قبل از خرید چیزی، حداقل 5 یا 6 بار نه میگویند تا نهایتا بله بگویند. اما اغلب فروشندگان بعد از شنیدن یک با دو بار نه، ناامید شده و کار را رها مینمایند. پس با اضافه نماید یک درخواست بیشتر ، یک پیگیری بیشتر ، یک تماس بیشتر ، حتما نتایج حاصله تغییر بزرگتری خواهد نمود. تاکنون بهطور متوسط هر تعداد تلاشی که برای جذب یک خریدار داشتهاید، حالا یک تلاش به آن اضافه نمایید. سریع ناامید نشدن، افزایش فروش را به دنبال خواهد داشت.
نتایج تحقیقاتی در حوزه تبلیغات نشان داده است که بیش از 50% خریداران بعد از گذشت 3 ماه از مواجهشدن با یک تبلیغ، به خرید آن مبادرت نمودهاند.
اگر بخواهید با اولین تبلیغ، به فروش دست پیدا نمایید، حتما باید یک سیستم جامع و قوی برای پیگیری فرایند فروش سازمانتان داشته باشید، تا تضمینی برای جمعآوری اطلاعات و تعین مسیر حرکتهای آتی وجود داشته باشد. با پیگری مناسب ، افزایش فروش رخ خواهد داد.
هیچ تبلیغی بهتر از تبلیغات دهان به دهان توسط مشتریان راضی نیست. سیستم پاداشی برای مشتریانی که دیگران را به شما معرفی مینمایند، در نظر گیرید. این بازار برد-برد است. شما کمتر هزینه تبلیغات مینمایید و مشتریان نیز درآمدی کسب مینمایند. چه کسی از جایزه بدش میآید ؟ با داشتن یک سیستم پاداش مناسب ، افزایش فروش اتفاق خواهد افتاد.